تحولات لبنان و فلسطین

 «من هوشنگ مرادی کرمانی هستم؛ ۱۶ شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع کرمان، در منتهای سختی و محرومیت و فقر به دنیا آمدم، از هشت سالگی کار کرده‌‏ام؛ از همین دوران به خواندن علاقه خاصی داشتم. تا پانزده سالگی در کرمان بودم و زندگی‌‏ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد.»

آقای مرادی کرمانی لطفاً دوباره بنویسید

«من هوشنگ مرادی کرمانی هستم.۱۶ شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع کرمان، در منتهای سختی و محرومیت و فقر به دنیا آمدم، از هشت سالگی کار کرده‌‏ام؛ از همین دوران به خواندن علاقه خاصی داشتم. تا پانزده سالگی در کرمان بودم و زندگی‌‏ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد.»

امروز هوشنگ مرادی کرمانی هفتادوپنج ساله می‌شود. او جزو معدود نویسندگانی است که روز تولدش را بسیاری به یاد دارند. سال‌هاست همزمان با تولد او رسانه‌ها برایش جشن تولد می‌گیرند. به قول خودش یک بار در سال روز تولدش است اما به ده‌ها جا دعوت می‌شود، چندین کیک می‌برد و شمع‌های زیادی را فوت می‌کند. داستان‌های او، دل بسیاری از مردم ایران و جهان را برده است. او در روز تولدش در مراسم تولدش حاضر می‌شود و از خودش می‌گوید، از سختی‌هایی که کشیده، از جهان داستان‌هایش.

«این داستان‌‏ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان‌‏هایم همه ریشه در زندگی من دارند. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی‌‏دهند، سعی کردم آن‌ها را به زبان طنز بگویم».

هر بار که روبه‌روی مخاطبش می‌نشیند، حرف و بیان تازه‌ای دارد. اما همه حرف‌هایش یک وجه مشترک دارد، همیشه از نوشتن و خواندن می‌گوید.

«برای من رنج نوشتن زیباترین رنج‌‏هاست. من به دنیا نیامده‌‏ام که برج بسازم یا رئیس جمهور شوم. من به دنیا آمده‌ام که نویسنده شوم. بهترین دوست من قلم و کاغذ است. زمانی که می‌‏نوشتم، هیچ وقت فکر نمی‌‏کردم آن قدر بزرگ شوم که دیگران برای من دست بزنند یا برای گفت‌وگو به دانشگاه دعوت شوم. مهم آن بود که خود را با نوشتن خالی می‌‏کردم و لذت می‌‏بردم.»

دیگر نمی‌خواهم بنویسم

جشن تولد هفتادوپنج سالگی آقای نویسنده با سال‌های پیش متفاوت است. او سال گذشته در یک برنامه در میان صحبت‌هایش اعلام کرد نمی‌خواهد بنویسد. «معتقدم نویسنده مانند بوکسور و فوتبالیست و... یک دوره‌ای دارد و تمام می‌شود و دوره من تمام شده و دیگر نمی‌خواهم بنویسم، اگر بتوانم.» و اردیبهشت امسال، همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب از کتاب «قاشق چای خوری» به عنوان آخرین اثر این نویسنده رونمایی شد.

گویا شهرزاد قصه‌گو خسته شده و قهرمانان داستان‌هایش بیش از آنچه ما فکر کنیم ذهن و روح او را آزار داده‌اند تا خلق شدند و روی کاغذ جان گرفته‌اند. او حالا نیاز به کمی آرامش دارد.

امسال برای نویسنده‌ای تولد می‌گیریم که دیگر نمی‌نویسد و قلم را بوسیده و کنار گذاشته است.

از هوشنگ مرادی کرمانی آثار زیادی منتشر شده است. بعضی از آثار او به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمه شده است. غیر از ترجمه، اقتباس‌های زیادی از آثار او شده و فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی زیادی بر اساس داستان‌هایش به تصویر درآمده است.

غیر از قصه‌های مجید که تقریباً همه ایرانی‌ها حداقل عنوان آن به گوششان خورده، می‌توان به «بچه‌های قالیباف خانه»، «نخل»، «چکمه»، «داستان آن خمره»، «مشت بر پوست»، «تنور»، «کوزه»، «مهمان مامان»، «خمره»، «آب انبار»، «معصومه»، «من غزال ترسیده‌ای هستم»، «مربای شیرین»، «لبخند انار»، «مثل ماه شب چهارده»، «ناز بالش»، «ته خیار» و «شما که غریبه نیستید» (خاطرات) اشاره کرد.

مرادی کرمانی از آن دسته نویسندگانی است که نسل‌های مختلف با آثار او همذات پنداری می‌کنند، حتی میان نویسندگان هم طرفدار دارند و خیلی‌ها آغاز کتابخوانی شان را با خواندن قصه‌های مجید شروع کرده‌اند. درباره کتاب‌هایش حرف‌های زیادی زده شده و جلسات نقد و بررسی زیادی تا حضور خودش و یا بدون حضور خودش برگزار شده است. برای آثارش شاخصه‌ها و ویژگی‌های زیادی مطرح شده که شاید عمده‌ترین آن‌ها سادگی و صمیمیت و رئالیزم پر رنگ آن‌ها باشد. در صفحه امروز با چند تن از نویسندگان که همگی‌شان در نوجوانی و بزرگسالی خواننده آثار مرادی کرمانی بوده‌اند، به گفت‌وگو نشستیم و در خصوص ویژگی‌های مهم و عمده داستان‌های مرادی کرمانی که موجب اقبال مخاطب شده است، صحبت کردیم.

نویسنده‌ای برای «همه سالان»

«شهرام اقبال‌زاده» نویسنده ، منتقد ادبی و دوست و همراه مرادی کرمانی درباره این نویسنده می‌گوید: مرادی کرمانی بسیار مهربان است. این ویژگی‌ها در قلم او بازتاب دارد و در نوشته‌هایش صمیمیت، صداقت و انسان دوستی سرشاری را می‌بینیم که نیازی به توصیف ندارد. من تا به حال در مورد مرادی کرمانی بسیار نوشته‌ام و صحبت‌های بسیاری کرده‌ام. او یکی از چهره‌های ملی و در عین حال کسی است که بسیار افتخارآفرینی کرده و حتی در قلمرو بین‌المللی ما موجب سرافرازی ملت ایران است.

به گفته اقبال‌زاده همه ایران مخاطب آثار مرادی کرمان هستند. او توضیح داد: من به عنوان یک ایرانی خوشحالم که مرادی کرمانی، در ادبیات ما هست و آثار زیادی را نوشته است. او برای بچه‌ها، بزرگسالان و در واقع برای گروه «همه‌سالان» می‌نویسد. من در واقع یک گروه سنی را به حوزه نشر ایران اضافه کردم و آن گروه همه‌سالان است و معتقدم که مرادی کرمانی از جمله اشخاصی است که برای همه می‌نویسد. ایشان در عین حال یک چهره ملی است و از کسانی است که به حق چهره ماندگار شده است. اقبال‌زاده در مورد ویژگی‌های نوشتاری، مرادی کرمانی گفت: نخستین ویژگی، زبان ساده، روشن و گویا همراه با جمله‌های کوتاه، شیوا و دلنشین است. او بدون اینکه از میزان صمیمیت داستان چیزی کم کند، از زندگی مردم می‌نویسد. دومین ویژگی این است که در داستان‌های مرادی کرمانی هرگز نمی‌بینیم که دسته‌ای یا افرادی از قشرهای مختلف جامعه تخریب شوند. سومین ویژگی این است که مرادی کرمانی در آثارش نه شعار می‌دهد نه نسخه ‌نویسی می‌کند و در پشت طنز به ظاهر ساده‌اش طنز عمیقی نهفته است که خواننده می‌تواند پی ببرد که چه مشکل‌هایی در سطح جامعه وجود دارد که باید اصلاح شوند.

به گفته اقبال‌زاده همذات پنداری و ارتباط نزدیک مخاطب با آثار مرادی کرمانی نشانگر صمیمیت و سادگی کارهای وی است. در واقع مرادی کرمانی این توانایی را دارد که یک اتفاق ساده را چنان گسترش دهد که مخاطب تا پایان با او همراهی کند.

باز هم ما را سیراب می‌کند

کاشفی خوانساری هم ویژگی آثار هوشنگ مرادی کرمانی را صداقت و سادگی آن‌ها می‌داند. او گفت: مرادی کرمانی بدون اینکه نیاز به تصنع داشته باشد، به طور طبیعی یک کودک باقی مانده و به خاطر همین در تأثیر گذاشتن روی کودکان و کودک درون آدم‌های بزرگ‌تر موفق است. هیچ کس به اندازه او خالصانه، بدون ریا و بدون سانسور خودش را بیان نکرده است. به همین خاطر نوشته‌های او بر دل می‌نشیند.

کاشفی خوانساری در خصوص اعلام بازنشستگی خالق «قصه‌های مجید» هم این‌طور توضیح داد: این گفته مرادی کرمانی قطعی نیست. به هر حال سن او بالا رفته و خستگی‌ها و گرفتاری‌های خودش را دارد. او گفته برنامه‌ای برای نوشتن ندارد، اما هیچ بعید نیست باز هم شروع کند به نوشتن و از نوشته‌هایش دنیای ما را سیراب کند.

به خاطر «مرادی کرمانی» از کلاس اخراج شدم

عزت‌الله الوندی خاطره‌های زیادی از مرادی کرمانی دارد . او به خاطر مرادی کرمانی بارها از کلاس درس اخراج شده؛ چون وسط کلاس درس داستان‌های مرادی کرمانی را می‌خوانده و گاهی به خاطر طنز این داستان‌ها قهقهه هم زده است. حالا پس از سال‌ها، خودش به دنیای نویسندگی قدم گذاشته و هنوز هم آثار استاد را می‌خواند.

الوندی هم سادگی و صمیمیت را ویژگی اصلی آثار مرادی می‌داند. نویسنده «مثل یک خواب عمیق» معتقد است: مرادی کرمانی به دلیل ذات روستایی و ویژگی عاطفی‌اش توانسته آثاری بنویسد که با طیف وسیعی از آدم‌ها ارتباط برقرار کند. سادگی او با شیطنت همراه است. او هم ساده می‌نویسد و هم صمیمی. کلماتش مثل خودش آزاد و رها هستند.

الوندی به ویژگی طنز آثار مرادی کرمانی هم اشاره کرد. به گفته این نویسنده طنز در آثار مرادی کرمانی شاخص و برگرفته از عناصر منطقی است و از آن جا که بخشی از داستان‌ها برگرفته از تجربیات زیستی نویسنده هستند، مخاطب به راحتی آن را باور می‌کند.

نویسنده «تپه‌های بی‌مهتاب» رئال بودن داستان‌های مرادی را ویژگی مهم دیگر آثار این نویسنده برشمرد. او گفت: بعضی از نویسندگان برای ارتباط با مخاطب متوسل به دنیای فانتزی می‌شوند، اما مرادی از رئال و دنیای واقعی برای ارتباط با مخاطب استفاده می‌کند.

او با بیان اینکه رئال نویسی یکی از سخت‌ترین انواع نوشتن است، معتقد است: مرادی کرمانی از پس این سختی به خوبی برآمده است. در نوشته‌های رئال، نویسنده نمی‌تواند از شگردهای گوناگون برای ارتباط با مخاطب استفاده کند؛ چون از دنیای معمولی می‌نویسد، در نتیجه ارتباط با دنیای مخاطب سخت است، نویسنده‌ای موفق است که قدرت بر هم زدن تعادل دنیای واقعی را داشته باشد و مرادی کرمانی این توان را داشت. او از دنیای عادی، روزمره و معمولی داستان‌هایی برای مخاطب می‌نویسد که تکان دهنده است. 

مرادی کرمانی خالق نوعی رئالیسم (واقع گرایی) اجتماعی است که از نگرش‌های شعارزده و فرم‌گرا خیلی فاصله دارد؛ چون آثارش بسیار عینی و به دور از انتزاع‌های ذهنی است. اگر آثار مرادی کرمانی نبود،حتماً نویسنده دیگری از رئالیزم استفاده می‌کرد، اما شیرینی زبان مرادی کرمانی منحصر به فرد است. اگر آثار او نبود، ادبیات بخشی از این شیرینی را کم داشت.

الوندی در خصوص اعلام بازنشستگی مرادی کرمانی گفت: انسان‌ها همواره می‌اندیشند و خیال‌پردازی می‌کنند. نوشتن هم شاخه‌ای است از فکر کردن و اندیشیدن. اندیشه ما را رها نمی‌کند، ضمن اینکه انسانیم و در حال تفکر هستیم و وجه مشخص انسان و حیوان جریان خیال‌پردازی است. برای همین در دنیایی هستیم که همه چیز را خودمان ساختیم و قدرت خیال‌پردازی داریم و می‌توانیم خیال راتبدیل به واقعیت کنیم و آن را زندگی کنیم. پس یک نویسنده اگر هم خسته شود باز هم نمی‌تواند از نوشتن و فکر کردن بگریزد، برای همین مرادی کرمانی باز هم خواهد نوشت و می‌تواند خیال را با کنار هم گذاشتن واژه‌ها به داستان تبدیل کند.

این نویسنده معتقد است: مرادی کرمانی شاید چیزی منتشر نکند، اما نمی‌تواند ننویسد با این حال اگر چیز تازه‌ای خلق شود، حتماً به نوعی خودش را نشان می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.